شنبه ۱ آذر ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۳

«مژگان کلهر» در گفتگو با «سینماپرس» مطرح کرد:

نوشتن برای «نوجوان» نیازمند شناخت عمیق از زبان و دغدغه‌های پیچیده این سن است/ «نوجوان‌ها» اغلب از طریق «فیلم» و «سریال» به «کتاب» راه پیدا می‌کنند/ «سینما» ویترین »کتاب» است

مژگان کلهر

سینماپرس: «مژگان کلهر» با بیان این مطلب که سینما ویترین کتاب است و نوجوان‌ها اغلب از طریق فیلم و سریال به کتاب راه پیدا می‌کنند؛ گفت: تجربه‌هایی مثل هری پاتر یا ماتیلدا نشان داده‌اند که یک اقتباس موفق می‌تواند چرخه نشر و سینما را هم‌زمان تقویت کند. توجه جدی به اقتباس نه‌تنها به ترویج کتاب‌خوانی کمک می‌کند، بلکه جایگاه ادبیات کودک و نوجوان را هم در فرهنگ عمومی ارتقا می‌دهد. اخیراً فیلم زیبا صدایم کن را دیدم که اقتباسی از کتاب آقای فرهاد حسن‌زاده بود. به نظرم این باعث می‌شود کسانی که فیلم را دیده‌اند، سراغ کتاب هم بروند تا شباهت‌ها و تفاوت‌های اثر مکتوب و تصویری را کشف کنند.

«مژگان کلهر» نویسنده و مترجم کتاب کودک و نوجوان در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس با پاسخ به چرایی علاقه مندی نوجوانان به آثار ترجمه شده در مقایسه با کتاب های تالیفی بیان کرد: مسئله این است که تعداد رمان‌های ترجمه خیلی بیشتر از آثار تالیفی است و همین باعث می‌شود بیشتر دیده شوند. در سال‌های اخیر رمان‌های تالیفی خوبی هم منتشر شده که نوجوان‌ها از آن‌ها استقبال کرده‌اند.

وی افزود: اما اگر می‌بینید کارهای ترجمه بیشتر خوانده می‌شوند، یک دلیلش تعداد زیاد آن‌هاست و دلیل دیگر خط قرمزها و سانسورهایی است که در آثار تالیفی وجود دارد. در تالیف ما اجازه نداریم خیلی چیزها را راحت بیان کنیم، ولی در آثار ترجمه این مسائل مطرح می‌شود، چون می‌گویند «این فرهنگ آن‌هاست». بسیاری از مسائل واقعی نوجوان‌ها در کارهای تالیفی دیده نمی‌شود، به همین دلیل نوجوان‌ها ترجیح می‌دهند به سراغ آثار خارجی بروند. از طرفی نویسندگان خارجی برای بازار جهانی می‌نویسند، در حالی‌که بسیاری از آثار داخلی نتوانسته‌اند به نیازهای هیجانی و تخیلی نوجوان پاسخ بدهند.

نویسنده رمان های «دختری با روبان سفید» و «وقت خوابه» در مورد دلایل مغفول ماندن مخاطب نوجوان در میان آثار تالیفی کشور اظهار داشت: من فکر نمی‌کنم این حوزه کاملاً مغفول مانده باشد. آثار تالیفی خوبی از نویسندگان ایرانی مثل آقای شاه‌آبادی، حسن‌زاده، خانیان و دیگران داریم. اما باید این آثار بیشتر و بیشتر شوند. ناشران باید بانی این حرکت باشند و اولویت خود را روی رمان تالیفی نوجوان بگذارند، در حالی که الان اولویت ناشران تغییر کرده است. زمانی کانون پرورش فکری در این زمینه خیلی خوب کار می‌کرد، اما متأسفانه امروز آن هم تقریباً نابود شده.

وی تاکید کرد: از طرف دیگر ناشران به دلیل ریسک بالای بازاریابی در این حوزه، کمتر حاضر به سرمایه‌گذاری هستند. نوشتن برای نوجوان هم نیازمند شناخت عمیق از زبان و دغدغه‌های پیچیده این سن است و خیلی از نویسنده‌ها ترجیح می‌دهند در حوزه کودک یا بزرگسال بمانند، چون تکلیف آن‌ها روشن‌تر است. اما حوزه نوجوان مثل راه رفتن روی یک لبه باریک است.

کلهر در پاسخ به این پرسش که نوجوان امروز به چه چیزی نیاز دارد؟ تصریح نمود: نوجوان امروز بیش از هر چیز به صداقت و شفافیت نیاز دارد. او خیلی سریع شعار و کلیشه را تشخیص می‌دهد و از متن فاصله می‌گیرد. نسل Z انتظار دارد کتاب‌ها به مسائل روز نزدیک شوند؛ موضوعاتی مثل هویت، استقلال، عشق، عدالت اجتماعی، فناوری و دغدغه‌های محیط‌زیستی.

وی یادآور شد: زبان اثر هم باید ساده، پرکشش و بدون پیچیدگی‌های غیرضروری باشد. نوجوان‌ها آثاری را دوست دارند که قابلیت چندرسانه‌ای شدن داشته باشند؛ آثاری که بتوانند در قالب فیلم، بازی یا فضای مجازی ادامه پیدا کنند.

او ادامه داد: واقعیت این است که آن‌ها بیشتر از سنشان می‌فهمند و نمی‌شود با آثار ساده و پیش‌پاافتاده آن‌ها را قانع کرد. فاصله ذهنی نویسنده‌ها و نوجوان‌ها زیاد شده. ما باید بدون قضاوت آن‌ها را درک کنیم و برایشان بنویسیم. ممکن است باورهای منِ نویسنده را قبول نداشته باشند، اما باید به باورهای آن‌ها نزدیک شد و فهمید چگونه فکر می‌کنند، بعد درباره‌شان نوشت.

نویسنده کتاب های «کلاغ ها نمی پرند» و «کسی موهایم را شانه نزد» با اشاره به راهکار جذب نوجوان‌ها به کتاب اظهار داشت: برای جذب نوجوان‌ها باید به علایق واقعی آن‌ها توجه کرد. استفاده از ژانرهای پرطرفدار مثل فانتزی و علمی تخیلی، طراحی کتاب‌هایی با قالب‌های تعاملی مثل اپلیکیشن، کتاب صوتی همراه با موسیقی و تصویر می‌تواند مؤثر باشد. شرکت در باشگاه‌های کتاب‌خوانی نوجوانان و حضور فعال نویسنده‌ها در شبکه‌های اجتماعی هم راهکارهای خوبی است.

وی متذکر شد: همچنین می‌توان کتاب را با سرگرمی و فعالیت‌های هنری پیوند زد تا نوجوان کتاب را نه به‌عنوان وظیفه، بلکه به‌عنوان یک تجربه لذت‌بخش بشناسد. خواندن گروهی یک کتاب هم پیشنهاد خوبی است؛ مثلاً در جمع‌های نوجوانانه یک نفر کتابی را معرفی کند، همه آن را بخوانند و بعد درباره‌اش گفت‌وگو کنند.

«مژگان کلهر» در پایان این گفت و گو در مورد ضرورت اقتباس در سینمای ژانر نوجوان خاطرنشان کرد: سینما ویترین کتاب است و نوجوان‌ها اغلب از طریق فیلم و سریال به کتاب راه پیدا می‌کنند. تجربه‌هایی مثل هری پاتر یا ماتیلدا نشان داده‌اند که یک اقتباس موفق می‌تواند چرخه نشر و سینما را هم‌زمان تقویت کند. توجه جدی به اقتباس نه‌تنها به ترویج کتاب‌خوانی کمک می‌کند، بلکه جایگاه ادبیات کودک و نوجوان را هم در فرهنگ عمومی ارتقا می‌دهد. اخیراً فیلم زیبا صدایم کن را دیدم که اقتباسی از کتاب آقای فرهاد حسن‌زاده بود. به نظرم این باعث می‌شود کسانی که فیلم را دیده‌اند، سراغ کتاب هم بروند تا شباهت‌ها و تفاوت‌های اثر مکتوب و تصویری را کشف کنند.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.